سفر نامه
عزیزم بهت قول داده بودم که عکسای مسافرتمون رو واسه یادگاری تو وبت بذارم منم به قولم عمل کردم
یکشنبه از مشهد حرکت کردیم به سمت شمال و کل نوار شمالی کشور رو طی کردیم و تا سرعین رفتیم. اینم عکساش
اینجا لاهیجانه عزیزم البته چند کیلومتر نرسیده به لاهیجان قربونت بشم که ذوق کردی در ضمن داریم برمیگردیم و شما حسابی کثیف شدی
ناهار خوردیم و البته شما اینجوری غذا خوردی
بعدشم پاتو...
منم که دیدم همه ی غذات رو ریختی روی زمین غذا ها رو از روی زمین جمع کردم و ریختم واسه پرنده هایی که اونجا بودن خیلی هم حیوونی ها گرسنه بودن
وای تو هم کلی ذوق کرده بودی و با دست نشون میدادی و میگفتی تی تی (به همه ی حیوانات اعم از پرنده و چرنده و .. میگی تی تی )
اینم ترلان خانوم کنار دریا
اینم عسلک مامان بعد از آب تنی و دوش گرفتن که حسابی گریه کرد و خوابش برد
حسابی توی جنگل کیفت کوک بود و بازی کردی
نمیدونم چی پیدا کردی و داری نشون میدی
اینم بازیهای ترلانی توی ویلایی که بابایی گرفته بود
اینم اون روی ترلان خانوم ...در حال کشیدن جیغ بنفش