16 ماهگی ترلان جونم
عزیزم اصلا باورم نمیشه 16 ماهه شدی عشق من
لغت نامه ی ترلان در 16 ماهگی
علاوه بر همه ی اون چیزای قبلی که میگفتی این کلمه هارو هم جدید یاد گرفتی... کلا هرچی رو بهت بگیم بگو میگی البته به سبک خودت
1-اباژی/ابیژی: اسباب بازی
2-ببل: خپل البته موارد استفاده از این کلمه رو نمیدونی
3-پوبا: پویا منظورت شبکه ی پویاست کنترل رو میدی به من و میگی پویا تا برات کارتون بگیرم
4-بهت میگم بگو حسین سینه میزنی ، خیلی جالبه که من شما رو فقط یه شب مسجد بردم که اونم خواب بودی نمیدونم فکر کنم سینه زدن رو از تی وی یاد گرفتی.
5-بهت میگم بگو نماز یا نیت میکنی یا سجده!
6 به...به... : این به به گفتنت خیلی معروفه تقریبا تکیه کلامته با اون به به که به معنی غذاس خیلی فرق میکنه وقتی از چیزی خوشت میاد میگی یا وقتی لباسات رو عوض میکنم به لباست دست میکشی و میگی به...به
7-این(خیلی کشیده): وقتی چیزی رو میخوای بهش اشاره میکنی و میگی این
8- درد: درد بمیرم وقتی از جایی میوفتی دردت میاد میگی درد
9-ننام : سلام
10- وا...وا...وا...وا...: بلا فاصله بعد از اینکه خرابکاری میکنی میگی به معنی وای وای وای
11-قبلا به من میگفتی ماما ولی حالا محکم و قاطع میگی مامان
12 عژیژ : عزیز منظورت مامان بزرگه
13-مامایی: مامانی ، منظورت مامان بزرگه دیگه ست
14- پیشی پیشی : پیشی ،گربه، البته نه واقعی بلکه از نو اسباب بازیش
16-هاپو: سگ اسباب بازی
17-شیشه ( شین رو خیلی خنده دار میگی یه چیزی بین ژ و ش میگی دیگه من نمیدونم چی بنویسم) : منظورت شیشه شیره
18-ممیس: خاله مهدیس
19- آیه :خاله
20-آده: آره بله
21-می می: بینی دستت و میذاری رو بینیت و یه جور خنده دار میگی میمی
22-همه ی اجزا بدنت رو میشناسی اعم ازبینی، دندونات، موهات، چشمات، دستات، پاهات و شکمت. برای مثال ازت میپرسم ترلان موهات کو با دست نشونشون میدی
قربونت برم عسلک شیرین زبونم