یه روز بهاری
سلام خانوم کوچولوی من
دیشب با بابا رفتیم خونه ی مامانی تا امروز صبح که من میرم دانشگاه پیش مامانی جون باشی آخه عزیز جونت یه خورده مریضه میدونم که با قلب کوچولوت دعا میکنی که زود زود خوب شه.
و اما بگم از امروز تو عزیزم من که نبودم حسابی با خاله مهدیس بازی کردی و بعد از ظهر مه من اومدم با هم با خاله مهلا رفتیم پارک و تو خیلی خوشحال بودی
شکلات خوردی
تاب بازی کردی
سرسره هم سوار شدی
منم حسابی مواظبت بودم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی